دشنام گویی و بددهانی از منظر قرآن و روایات
یکی از نابهنجاری های اجتماعی که در جامعه بسیار رواج یافته و به صورت پدیده ای در همه جا حتی در میان کودکان و نوجوانان بروز پیدا کرده است، مسئله دشنام و ناسزا با واژگان و الفاظ رکیک و زشت است.
در فرهنگ قرآنی از کاربرد سب به معنای دشنام و ناسزاگویی نهی شده است. واژه سب در کاربردهای قرآنی همان مفهوم فحش و فحاشی در زبان فارسی را می رساند. هرچند که واژه فحش و فحشاء در زبان عربی در حوزه عمل جوارحی به کار می رود ولی مفهوم آن در عربی غیر از مفهوم فارسی آن است؛ زیرا مفهوم فارسی فحش همان ناسزا و دشنام است که به عنوان یکی از آفات زبانی در حوزه علم، اخلاق و اصول تربیتی و هنجاری از آن بحث می شود. در این نوشتار دیدگاه قرآن و روایات نسبت به دشنام و ناسزاگویی تحلیل و تبیین شده که ازنظر می گذرانیم.
● مفهوم ناسزا و دشنام
دشنام و ناسزا به معنای به کاربردن الفاظ و واژگان رکیک و عبارت های تند و زننده است و آن عبارت از این است که انسان از امور قبیح و مستهجن با عبارات و الفاظ صریح تعبیر کند و کلمات ناشایست و دور از شأن آدمی را برزبان جاری نماید که در اصطلاح به آن سب یا فحش می گویند. فحش مفهوم وسیعی دارد که شامل نسبت های زشت ناموسی نیز می شود. البته الفاظ و عباراتی که اراذل و اوباش در سخنان خویش به کار می گیرند دارای مراتب مختلفی است که بعضی از آن ها از بعضی دیگر زشت تر است و به حسب عادات و موارد باهم فرق می کند. از این رو ازنظر حکم شرعی، بعضی از فحش ها و ناسزاها حرام و برخی دیگر مکروه و مذموم شمرده شده است.
متأسفانه بددهانی، دشنام گویی و به کارگیری واژه های عامیانه قبیح به گونه فزاینده ای در میان اقشار جامعه و بخصوص کودکان و نوجوانان معمول گردیده است. البته دشنام گویی و بددهانی تنها منحصر به افراد فحاش نیست بلکه به عنوان یک پدیده نابهنجار در تعاملات اجتماعی میان تمام اقشار جامعه رخنه کرده و در همه جا به اشکال و شیوه های گوناگون مشاهده می شود.
روان شناسان اجتماعی بر این باورند که نمی توان دشنام ها را از فرهنگ واژگانی یک زبان به طور کامل حذف کرد، اما می توان کاربرد آنها را در ارتباطات و کنش های ارتباطی تا اندازه ای کاست و آن را تا حد زیادی تحت کنترل و مهار درآورد.